« سر هرمس مارانا »
صلح و آرامش از حقیقت بهتر بود |
2011-02-22 مخملِ صدای گلشیفته آدم را خوب جوری آرام میکند. اصولن وقتهایی که ناامیدی مستولی میشود، دوبارهدیدن آن حجم امیدواری کار درستی باید باشد. همه میدانند، همه لازم دارند یکروزهایی کسی بهیادشان بیاورد که چهطور لحظههایی بود در همین مملکت گلوبلبلِ خودمان، که آن همه صدا، آن همه دست، آن همه پا که کوبیده میشد. بعد، بعد اما یک عکسی هم هست از جوانای، که برای سرهرمس تجلی تمامِ آن بغضای است که بر آدم هوار میشود یکهو. آنجا که دستش را مشت کرده جلوی دهانش، با پارچهای سبز، چشمهایش قرمز شده از گریه، و دارد به سویی دیگر نگاه میکند. هربار ویدیو که به اینجا میرسد، (در نسخهی من) گلشیفته دارد میخواند: شب سیه گذر کند، غم از وطن سفر کند، دوباره میخندیم... |